سارا شاه محمدیان

من استاد خانم شورگشتی بودم و کارها برای من پیشینه زیادی دارند و با تک تک این کارها آشنا هستم.
من در این کارها برون ریزی آگاهانه ای میبینم چون صرفا یک برون ریزی نیستن و ما شاهد اتفاقاتی فراتر از آن هستیم و درون آنها معیارهای زیبایی شناسی که مد نظر ما است دیده می شود.
کارها بسیار بسیار احساسی هستن و از نظرمن تکنیک و اجرا با ایده و محتوایی که بر روی کاغذ جاری شده است بسیار همخوانی دارد.
در نهایت این آثار  را حاصل یک فرآیند روان شناختی می بینم؛ ارتباط هنرمند و نزدیک شدن با ناخودآگاهش در آثار بسیار زیاد دیده می شود.
البته این نگاه من به این دلیل است که بیشتر از یک مخاطب عام از خانم شورگشتی و کارهاشون اطلاعات دارم.
این نوع برخورد روش  کاملا مشخصی است که در طبقه بندی  اکت های هنری جایگاه مشخص و ویژه خودش را دارد.
تک تک خطوط، فرم ها ولکه ها که برروی کاغذ نقش میبندن به نظرمیرسه از یک حس جدا شده و بر روی کاغذ ثبت شده است. خانم شورگشتی در ارتباط بین خود و ناخودآگاه بسیار خوب عمل کردن و به قدرت توانسته اند این ارتباط را ایجاد کنند.
درباره چیدمان هم باید اضافه کنم اراِئه خیلی خوبی داشتن و با عمقی که ایجاد کرده اند کمک کرده تا مخاطب از فضای اطراف جدا و با درد و رنجی که با خودش همراه بوده همسو شود ، از تاریکی ونا امیدی به سمت امید و روشنایی برود.
بو بخشی بود که درکارها وجود داشت وقسمتی جدایی ناپذیر از کارها بود.
ما نوعی بازخوانی درد ورنج به زبان شخصی را می بینیم که درنهایت ما را به یک فضای پراز امید، نور و رهایی و روشنی می رساند.